لیلا امیری – با تو

لیلا امیری – با تو

با رفتن تو دلم هوایی شد
به مرگ خودم دلم چه راضی شد
با این تنهایی نمیشه بسازم
با  دردی که باعث جدایی شد

باز نیستی و یاد تو تو آغوشم
من رخت سیاه غصه میپوشم
من فردایی که گم میشه تو فکرت
تو خودت خواستی بشی فراموشم

« باتو نمیشه خوشحالی رو آغوش کرد
با تو نمیشه زخمهارو فراموش کرد
با تو  یه درمونده ی تو خیابونم
با تو باید خورشید عشق و خاموش کرد»

می خوام رها بشم از این دردام
سایه های زخمی توی شبهام
تو بی  رحم ترین دنیای این روزامی
باز تورو با همه بدی میخوام

آغوشت و میخوام مثل همون روزا
حرفات به دلم بشینه جای زخم‌ها
هیچکس پر نمیکنه جات و تو قلبم
هر شب خواب میبینم میای فردا

«با تو نمیشه خوشحالی رو آغوش کرد
با تو نمیشه زخمهارو فراموش کرد
با تو    یه درمونده ی تو خیابونم
با تو باید خورشید عشق و خاموش کرد»

«با تو نمیشه خوشحالی رو آغوش کرد
با تو نمیشه زخمهارو فراموش کرد
با تو    یه درمونده ی تو خیابونم
با تو باید خورشید عشق و خاموش کرد»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر